مکانیک ماشین های کشاورزی (مکانیک بیوسیستم)

مکانیک ماشین های کشاورزی (مکانیک بیوسیستم)

سلام دوستان امیدوارم بتوانم کمکی به شما کرده باشم website:www.agr-machine.blogsky.com **** email:Rvd.takta@yahoo.com
مکانیک ماشین های کشاورزی (مکانیک بیوسیستم)

مکانیک ماشین های کشاورزی (مکانیک بیوسیستم)

سلام دوستان امیدوارم بتوانم کمکی به شما کرده باشم website:www.agr-machine.blogsky.com **** email:Rvd.takta@yahoo.com

کمباین

بخش اول : کلیات

 

تاریخچه کمباین:

اولین ابزاری که توسط انسان برای درو کردن مورد استفاده قرار گرفته داس بوده است که استفاده از آن به سال 1800 میلادی بر می گردد.ابزار دستی(داس) تنها وسیله ای بوده که سالیان متمادی برای درو کردن مورد استفاده قرار می گرفته است. در آن سال ها (سال های استفاده از داس) محصول درو و در خرمن جاه جمع آوری شده و توسط حرکت دورانی گروهی دام روی محصول و توسط ضربات دست و پای آنها عمل کوبیدن انجام می گرفت این عمل تا قبل از اختراع کوبنده ای به نام گراندهاگ ادامه یافت. پس از آن در سال 1830 میلادی دروگری به نام مک کارمیک ساخته شد.که با این وسیله دستی عمل برش و جمع آوری محصول مکانیزه شد.در این سال ها محصول درو شده توسط ماشین دستی مک کارمیک به خرمن جاه منتقل و در آنجا توسط خرمن کوب گراندترشر کوبیده می شد.در سالهای 1900 تا 1935 میلادی انواع دروگر های کششی و خودگردان و همچنین کمباین های کششی که توسط تراکتور کشیده می شدند ساخته شدند. اولین کمباین های خودگردان بین سال های 1950 تا 1970 میلادی تولید و بعد از آن اولین کمباین مدرن روتاری در سال 1950 میلادی در کشور آمریکا ساخته شد.

 

انواع کمباین:

کمباین ها را می توان به دو دسته مهم تقسیم بندی نمود:

1-    کمباین خودرو

2-    کمباین کششی

 

کمباین های خودرو:

در این نوع کمباین موتور قدرت زیادی برای راندن ماشین در ناهموارترین مزارع را تولید میکند وقدرت مورد نیاز دستگاه های خود را تامین و محصولات را با عملکرد بالا برداشت می کند

رانندعه که در قسمت مرتفع کمباین می نشیند دارای دیدی کافی نسبت به پلاتفرم و سایر واحد های کمباین می باشد وبه وسیله ی قسمت های کنترل کننده که در دسترس او قرار گرفته است می تواند تنظیمات کمباین را با توجه به وضعیت مزرعه تغییر دهد.

 سرعت پیشروی در عین برداشت بین 3 تا 4.5 کیلومتر در ساعت و در جاده ها بین 4 تا 21 کیلومتر در ساعت است. کمباین خودرو بر اساس محل استفاده به دو دسته ی کمباین های دشت و کمباین های تپه تقسیم بندی می شوند.

کمباین های دشت که برای کار در زمین های مسطح ساخته شده اندبه وسیله ی یک اکل محرک ثابت حمایت می گردند. موقعی که این نوع کمباین در زمین ناهموار و شیب دار کار کند واحد های جدا کننده و تمیز کننده نیز با شیب زمین از حالت افقی خارج می شوند گر چه واحد های جدا کننده وتمیز کننده می توانند تا حدودی در شیب به کار عادی خود ادامه دهند اما در صورتی که کمباین بیش از حد ناتراز گردد محصول برداشت شده در سمتی از کمباین که پایین تر قار گرفته است جمع می گردد این وضعیت باعث کاهش کیفیت عمل جدا کردن و تمیز کردن محصول می شود.

کمباین های تپه ای به وسیله اکل هایی لولایی حمایت می شوند به طوری که در موقع کار در تپه ها برای گرفتن وضعیت شیب بخود به طور اتوماتیک تراز و تنظیم می گردند.

واحدهای کوبنده و جدا کننده و تمیز کننده به طور خودکار در شیب های 30 تا 45 درصد تراز میشوند با تراز نگه داشتن واحد های کوبنده جدا کننده و تمیز کننده عمل جدا کردن و تمیز کردن با حد اکثر بازدهی انجام می گیرد.

 

 

کمباین کششی:

کمباین های کششی به وسیله ی تراکتور کشیده می شوند انواع کوچکتر به وسیله محور تواندهی تراکتور و مدل های بزرگتر به وسیله ی یک موتور کمکی که بر روی کمباین سوار شده است به حرکت در می آیند.

 

بخش دوم: موتور کمباین

 


بدنه موتور

بدنه یکی از قطعات اصلی موتور است . سوراخ هایی استوانه شکل در آن تعبیه شده اند که هر یک از سیلندر می نامند. درون بدنه و اطراف این سیلندرها در موتورهای آب خنک، حفره هایی درآورده شده اند که آب در آنها جریان می یابد تا بدنه سیلندرها را خنک نموده و از ذوب شدن یا چسبیدن سیلندر و پیستون جلوگیری نماید، بدنه موتورهای هوا خنک به جای ین حفره ها دارای پره هایی در سطح خارجی خود می باشد که جریان هوای آن را خنک می کند. روی بدنه ، اندام های مختلفی وصل می شوند. پمپ بنزین، کاربراتور، کویل ، دلکو، مولد برق، موتور استارت و فیلتر روغن موتور در موتورهای بنزینی و پمپ گازوئیل و پمپ افشانک (پمپ انژکتور) صافی های سوخت، فیلتر روغن موتور، مولد برق و موتور استارت، در موتورهای دیزلی از آن جمله اند. در موتورهای آب خنک اگر آب به دلایلی مثلاً کمبود ضد یخ آن یا سرمای بسیار شدید یخ بزند، بدنه را می ترکاند، برای احتیاط، پولک هایی در جای جای بدنه پرس شده اند که در صورت وقوع این حادثه بیرون می پرد.

 

پیستون:


پیستون قطعه ای استوانه ای شکل است که فقط یک سر آن مسدود است. قطر پیستون کمی کوچکتر از قطر سیلندر می باشد لذا برای جلوگیری از فرار سوخت از کناره های آن، رینگ های فولادی و فنری در نزدیک سر پیستون تعبیه شده اند. این رینگ ها را رینگ های فشاری می نامند تعداد آنها در موتورهای بنزینی معمولاً دو حلقه ولی در موتورهای گازوئیلی معمولاً 3 حلقه است. رینگ دیگری نیز در زیر این رینگ ها قرار دارد که برای روغن کاری تعبیه شده اند. آن را رینگ روغن نام نهاده اند.
تعداد رینگ روغن در موتور بنزینی یک حلقه ولی در موتورهای دیزلی معمولاً دو حلقه است. سوراخی سر تا سری در بدنه پیستون در آورده شده است که انگشتی پیستون در آن قرار می گیرد. انگشتی پیستون لوله ای فولادی است که یک طرف دسته پیستون را به پیستون پیوند می دهد. دو خار حلقه وی در دو طرف انگشتی قرار می گیرند تا انگشتی را در جای خود نگهدارند.
دسته پیستون دارای یک سر کوچک است که سوراخی در آن درآورده شده است. سر دیگر آن نسبتاً بزرگ بوده و دو تکه ساخته است. قطعه متحرک را کپه یاتاقان متحرک می نامیم. این کپه با دو پیچ به دسته پیستون بسته می شود تا سوراخی را بوجود آورد که میل لنگ در آن قرار می گیرد. مجموعاً کپه و انتهای بزرگ دسته پیستون را یاتاق متحرک نامگذاری نماییم. هر دسته پیستون دارای یک یاتاقان متحرک است و تعداد پیستون ها برابر تعداد سیلندرهای موتور می باشد. بنابراین تعداد یاتاقان های متحرک برابر تعداد سیلندر است.
 

 

  میل لنگ :

پیستون در درون سیلندر حرکت رفت و برگشتی دارد. چنین حرکتی کمتر مورد استفاده است مگر آن که آن را به حرکت دورانی تبدیل نماییم. میل لنگ قطعه ای است که این کار را به عهده دارد. میل لنگ در محل مخصوصی که روی آن درآورده شده به زیر بدنه موتور متصل می شود. در همین محل در زیر بدنه، نیم دایره ای درآورده شده است که همانند یک کپه ثابت می باشد.
یک کپه متحرک نیز وجود دارد که با دو پیچ روی آن کپه ثابت بسته می شود تا میل لنگ را در خود جای دهند. مجموعه این دو کپه ثابت و متحرک را یاتاقان ثابت می نامند. بنابراین یک موتور چهار سیلندر دارای چهار یاتاقان متحرک ولی پنج یاتاقان ثابت است. یاتاقان ثابت آنهایی هستند که درراستای یک خط راست قرار می گیرند. کانال هایی در میل لنگ به منظور روغن کاری یاتاقان حفر شده اند.


چرخ لنگر : ته میل لنگ یک چرخ لنگر پیچ می شود. چرخ لنگر قطعه ای است نسبتاً بزرگ و سنگین و دایره ای پیرامون این اندام چرخ دنده ای سوار شده است که چرخدندنه موتور استارت روشن کردن موتور با آن درگیر می شود. با این عمل، میل لنگ چند دور می گردد تا موتور روشن شود. چرخ لنگر به منظورهای زیر تعبیه شده است.

1) یکنواخت کردن سرعت متغیر میل لنگ به همین سبب آن را سنین می سازند.
2) راه اندازی موتور . دنده استارت با دنده چرخ لنگر درگیر شده تا موتور روشن شود.
3) سوار کردن اجزاء کلاچ اصلی موتور روی آن همه موتورها دارای کلاچ هستند.
وظیفه قطع و وصل ارتباط موتور با جعبه دنده است. موارد بسیاری پیش می آیند که بخواهیم موتور روشن بماند ولی خودرو یا تراکتور ساکن بماند.
 

 

  میل بادامک :

میل بادامک در موتور بنزینی دو وظیفه دارد یکی باز کردن و جستن سوپاپ مخلوط هوا و سوخت و سوپاپ های دود و دیگری گرداندن میل دلکو پمپ روغن، کاراول توسط بادامک انجام می گیرند و دومی به وسیله چرخنده ای که روی میل بادامک است. در موتور دیزلی که دلکو وجود ندارد و پمپ روغن نیز حرکت خود را از چرخ دنده سر میل لنگ می گیرد، وظیفه میل بادامک فقط همان کار اول یعنی باز و بسته نمودن سوپاپ ها می باشد. این موضوع، یک وجه تشخیص میل بادامک های موتور بنزینی و دیزلی است. میل بادامک موتور دیزلی فاقد این چرخ دنده می باشد.
برای باز و بسته کردن هر سوپاپ، یک بادامک تعبیه شده است. بنابراین یک موتور چهار سیلندر سوپاپ دارد، دارای هشت بادامک روی میل بادامک می باشد. هر دو بادامک مربوط به یک سیلند ، با زاویه خاصی نسبت به یکدیگر درآورده شده اند طوری که ترتیب زمانی بازو بسته شدن سوپاپ ها، ارتفاع باز شدن سوپاپ ها و همپوشانی آنها تأمین گردد. هر جفت بادامک یک سیلندر نیز با زاویه خاصی نسبت به سایر جفت بادامک ها قرار داده شده اند طوری که ترتیب احتراق یا انفجار موتور رعایت گردد.
 

 

 


سرسیلندر

یکی از وظایف سرسیلندر، مصدود نمودن قاعده بالای استوانه یا سیلندر می باشد. با استقرار پیستون در درو سیلندر، این کار، تأمین فضای مسدود برای انفجار یا احتراق را کامل می کند. سرسیلند نیز همانند بدنه حاوی قطعات زیر است:
1) حفره های آب در موتورهای آب خنک
2) پولک های آب
3) دالان های ورود و خروج روغن از کارتر
4) سوراخ پیچ های تصال سرسیلندر به بدنه
5) میله های فشار دهنده و کانال های عبور آنها
6) میل اسبک و اسبک ها
7) پایه های میل اسبک
8) سوپاپ های هوا و دود
9) دمای سوپاپ
سوپاپ های هوا و دود از قطعاتی هستند که سر آنها در درون فضای انفجار قرار دارد و لذا بسیار گرم می شوند. برای خنک کردن آنها از حفره های آبی شبیه به حفره های آب بدنه استفاده می شود. برای باز کردن سوپاپ ها باید از یک سیستم اهرمی بهره جست. یک قطعه که دارای حرکت الاکلنگی است این کار را انجام می دهد. به سبب این نوع حرکت آن را سبک می نامند. یک اسبک برای هر سوپاپ لازم است هر اسبک دارای سوراخی در وسط است که لوله ای به نام میل اسبک از میان آنها می گذرد.

 

  سوپاپ ها :

هر سیلندر دست کم دارای دو سوپاپ یکی برای ورود مخلوط سوخت و هوا (موتور بنزینی) یا هوا (موتور گازوئیلی) و دیگری برای خروج دود است. معمول ترین روش استقرار سوپاپ ها به طور عمودی و در سر سیلندر می باشد. هر سوپاپ از دو بخش به نام های سرسوپاپ و ساق سوپاپ تراشیده شده است. سر سوپاپ قسمت دایره ای شکل است که پهلوی آن با زاویه حدود 45 درجه پخ داده شده است. به وسط این دایره میله ای پیوند خورده است که ساق سوپاپ گوئیم. نزدیک به انتهای ساق سوپاپ بریدگی مخروطی شکل درآورده شده است. این بریدگی محل استقرار کپه های قفل کن سوپاپ است.
سر سوپاپ های دود و هوا معمولاً یک اندازه نیستند. سر سوپاپ دود در عده ای و سرسوپاپ هوا در برخی دیگر از موتورهای بزرگترند. سوپاپ باید همیشه بسته باشد مگر زمانی که بادامک میل بادامک آن را مجبور به باز شدن نماید. برای بسته نگه داشتن سوپاپ از یک فنر تو در تو و نسبتاً قوی بهره گرفته می شود. برای نگه داشتن این فنرها از یک پولک و قفل سوپاپ استفاده می گردد. پولک روی فنر نشسته و قفل به صورت دو کپه ای مخروطی است که اطراف بریدگی ساق سوپاپ را پوشانده و در عین حال در سوراخ وسط پولک فرو می رود. این دو قطعه را کپه های قفل نیز نامیده می شوند.
 

 


هوا و سوخت رسانی

 

  الف) هوارسانی :

اکسیژن مورد نیاز اشتعال سوخت، از هوا تأمین می گردد. برای سوخت هر لیتر بنزین بیش از 9000 لیتر هوا مصرف می شود . اگر مصرف ساعتی یک خودرو را 10 لیتر فرض کنیم در هر ساعت 90000 لیتر هوا لازم است. روی بدنه همه موتورها فیلتری به نام نفس کش موتور برای تهویه فضای کارتر و گازهای تبخیر شده روغن نصب می شود. برای حفظ محیط زیست، این فیلتر را به صافی یا فیلتر هوا متصل می کنند تا بخار روغن همراه با هوا به سیلندرها مکیده شده و بسوزد. فیلتر هوا ساخت ایران است. کاغذ آن استاندارد نیست، سوراخ های ریز این کاغذ آن قدر تنگ است که نه تنها گرد و غبار که حتی مولکول های هوا را به زحمت از خود عبور می دهد.
بخار روغن و ناخالصی های هوا به زودی این سوراخ های تنگ را مسدود کرده طوری که موتور به تنگی نفس می افتد. باید فیلتر هوا به دفعات و زیاد عوض شود که کار پرخرجی است. توصیه سرویسکار این است که سوراخ یا سوراخ های کوچکی در فیلتر هوا ایجاد کند تا خفگی موتور برطرف شود. فیلتر سوراخ شده می تواند هوا را تمیز و تصفیه نماید پس سایش شدید موتور پیش می آید. با سایش سیلندر و پیستون، گاز متراکم به درون کارتر پس می زند یا اصطلاحاً کمپرس رد می شود. با این کار فشار داخل کارتر زیادتر و روغن گرم تر می شود. مقدار بخارات روغن افزون گشته که گرفتگی بیشتر سوراخ های فیلتر هوا را به همراه می آورد.
 

 

  سوخت رسانی :

دستگاه سوخت رسانی در موتور بنزینی کاربراتور و در موتورهای گازوئیلی، پمپ افشانک و پمپ انژکتور است. کاربراتور وسیله ای است برای اختلاط بنزین و هوا، بنزین از باک توسط پمپ بنزین مکیده می شود و به ظرف شناور کاربراتور می ریزد. کاربراتور دارای لوله ای دو مخروطی است که ونتوری نام دارد. لوله باریکی از ته ظرف شناور به وسط کوچکترین سطح مقطع بین این دو مخروط امتداد می یابد که فواره اصلی (ژیگلور) نامیده می شود جسم شناور در ظرف شناور چنان تنظیم شده است که سطح بنزین را 5-6 mm پایین تر از انتهای فواره نگه می دارد. هوا ضمن عبور از لوله و مخروطی همانطور که گفه شد مقداری بنزین را به درون خود می مکد و مخلوط می شود.  

 

  پمپ بنزین:

این پمپ معمولاً از نوع دیافراگمی است. شیطانکی به این دیافراگم متصل است. سرشیطانک روی بادامکی قرار می گیرد که شکل آن با بادامک های سوپاپ های روی میل بادامک متفاوت و به خوبی قابل تشخیص است. با گشتن میل سوپاپ این بادامک نیز می گردد و شیطانک را بالا و پایین می برد. شیطانک به نوبه خود، دیافراگم را بالا و پایین می برد. با پایین رفتن دیافراگم (یک غشاء لاستیکی) خلائی در پمپ ایجاد می شود که بنزین را از مخزن می مکد. با بالا رفتن دیافراگم، مجرای ورود بنزین بسته شده ولی مجرای خروج باز می شود. بنزین از این مسیر به ظرف شناور کاربراتور روان می شود. بعضی از پمپ ها به فیلتری برای تصفیه و تمیز نمودن بنزین مجهزند. پمپ بنزین دارای زمانه ای است که با آن می توان پمپ را به طور دستی به کار انداخت. این کار گاهی که مدار سوخت رسانی هوا گرفته باشد ضروریست پمپ بنزین را پمپ دستی یا سه گوش نیز می نامند.  

 

  کاربراتور :

کاربراتورهای متفاوتی با ساختمان ، طرز کار و تنظیمات گوناگونی ساخته شده اند. قطعات اصلی کاربراتور همانطور که در شکل مشخص است شامل شناور ، سوزن شناور، ظرف شناور، فواره اصلی، لوله دو مخروطی ، پروانه گاز و ساسات است. با ورود بنزین به ظرف شناور، شناور بالا رفته تا به سطح تنظیم شده برسد. در این حالت سوزن شناور، مجرای ورود بنزین را می بندد و طوری که سطح بنزین همواره ثابت می ماند. با خروج بنزین از فواره، شناور پایین می رود، مجرای ورود بنزین بازشده تا سطح بنزین مجدداً به ارتفاع قبلی برسد.
ویژگی لوله دو مخروطی آنست که سرعت هوا در جایی که سطح مقطع کوچک می شود، افزایش می یابد.این افزایش سرعت عامل مکش بنزین از فواره اصلی است. به همین سبب فواره در این کمترین سطح مقطع مستقر می گردد. با بازو بسته کردن پروانه گاز با پدال گاز مقدار مخلوط بنزین و هوای ورودی به سیلندر زیاد و کم شده و سرعت موتور و در نهایت سرعت پیشروی خودرو زیاد و کم می شود. دریچه ساسات ممکن است خودکار یا دستی باشد. برای بهتر روشن شدن موتور در هوای سرد، ساسات را باید تا نیمه یا تمام بست تا مخلوط بنزین و هوا غلیظ شود. بعد از گرم شدن موتور باید آن را کاملاً باز نموده و الا موتور بد کار می کند یا خاموش می شود. موتور سرد باید با سرعت بالا و در جا کار کند تا سریع تر گرم شود.
 

 

بخش سوم: اعمال کمباین



انواع کمباین غلات:
کمباین را بر حسب نوع کار، چگونگی تأمین حرکت، ذخیره دانه تمیز و نوع محصول طبقه بندی می شوند.

الف) نوع کار:
1) بافه بند که محصول را درو بسته بندی می کند.
2) کمباین که محصول تپه که قادر به کار کردن درمزارع دیم کاری و شیب دار می باشد.

چگونگی تأمین حرکت :
الف) دنباله بند که با تراکتور کشیده شده و حرکت ادام های آن از محور تواندهی تأمین می گردد.
ب) موتور یدکی که با تراکتور کشیده شده ولی حرکت اندام های آن از موتوری تأمین می شود که روی ماشین نصب است.
پ) خودگردان که پیشروی و حرکت اندام ها از موتوری است که روی ماشین نصب شده است.

ذخیره دانه تمیز :
الف)کیسه ای که دانه تمیز را کیسه می نماید. کیسه ها را پس از پر کردن، کارگر به سطح زمین می ریزد تا بعداً از سطح مزرعه جمع آوری شوند.
ب)انباره ای که دانه در مخزن روی کمباین انبارشده تا پس از پر شدن، در تریلر تخلیه و از مزرعه خارج گردد.

نوع محصول :
برای برداشت غله مختلف باید قطعاتی را پیاده یا سوار نمود.
الف) گندم و جو با دماغه مناسب آن
ب) ذرت با دماغه ردیفی
ج) برنج با تسمه نقاله ای در جلو
د) ؟؟؟ با شانه برشی در دو طرف دماغه

بافه بند:
ماشینی است خود گردان با عرض کار نسبتاً کم. نوعی از آن به نام Bcs ساخت کشور ایتالیا در ایران رواج یافته است.
دو نوع این ماشین به نام پاکوتاه برای گندم های ساقه کوتاه و پا بلند برای گندم های ساقه بلند ساخته شده اند.

کمباین خود گردان دشت :
کمباین حتی از نوع دنباله بند و کوچک آن که هر زارع برای سطح کوچک مزرعه خود خریداری نماید. از طرفی مجموع سطح زیر کشت غلات در دنیا آنقدر زیاد است که این ماشین باید کارکرد زیاد داشته باشد. برای کارکرد زیاد باید عرض کار بیشتر شود و مجموعه این عوامل سبب شده است که امروزه تقریباً عموماً از کمباین خود گردان استفاده شود. کمباین خود گردان شاید گرانترین ماشین کشاورزی باشد. با وزنی بیش از 9 تن ، عرض کار مؤثر تا 6 متر و بیشترکار کرد 1000ساعتی و بیشتر در سال، نیازمند سرمایه گذاری و هزینه های تعمیر و رانندگی بالا می باشد.

اصول ساختمانی یک کمباین خود گردان :
هر کمباین خود گردان را صرفنظر از موتور و دستگاه نتقال توان و فرمان آن می توان مرکب از 5 واحد یا اندام زیر دانست که هر یک از اجزاء متعددی ترکیب می یابد.
1) واحد برش
2) واحد کوبش
3) واحد جدا کننده (جدایش)
4) واحد تمیز کننده (تمیزش)
5) واحد ذخیره و تخلیه

واحد برش دماغه:
1) وظیفه این واحد، بریدن محصول و کمک به انتقال آن به واحد بعدی یعنی واحد کوبش است. از اندام های عمده زیر ترکیب می یابد.
الف) شانه برش
ب) جدا کننده ها
ج) چرخ فلک
د) مارپیچ (هلیس)
این مجموعه را دماغه (
plat form) گویند. تاکنون چهار دماغه ساخته شده است . هر یک از این دماغه ها برای برداشت محصول خاصی بوده که قابل تعویض هستند.
A) دماغه گندم و جو
B) دماغه ذرت شیرین
c)دماغه برنج
D) دماغه کندا

2) واحد کوبش :
این قسمت ، محصول را با اعمال ضربه یا سایش می کوبد طوری که دانه از خوشه جدا شده یا بیرون آید. این واحد شامل چهار عضو است.

الف) تسمه نقاله تغذیه :
دو زنجیره بی انتها بی انتها است که با نبشی های فلزی به هم پیوند داده شده اند. با حرکت چرخشی خود، محصول را از دماغه به کوبنده و ضد کوبنده تغذیه می نماید.

ب) کوبنده :
استوانه ای است به پهنای تسمه نقاله تغذیه و حدود یک متر در پیرامون آن 6-8 ضربه زدن نصب شده است و چهار نوع دارد.
1) کوبنده سوهانی
2) کوبنده انگشتی
3) کوبنده تیغه ای
4) کوبنده نبشی کوبنده انگشتی برای حبوبات، تیغه ای برای برنج و نبشی کوبنده انگشتی برای حبوبات، تیغه ای برای برنج و نبشی برای بعضی از محصولات دیگر کاربرد دارند.

ج) ضد کوبنده :
قطعه ای منحنی و سوراخ دار است. حدود 90% از دانه های جدا شده از خوشه ، از سوراخ های ضد کوبنده پایین می ریزند تا برای جدا کردن و تمیز نمودن به واحدهای مربوط منتقل شوند.

د) کلش کش :
ساقه و برگ محصولات معمولاً تمایل به پیچیدن حول کوبنده دارند. وسیله ای که از این کار ممانعت می کند یعنی کلش را از کوبنده گرفته و به مسیر درست آن هدایت می نماید، کلش کش نامند. این قطعه در پشت و بالای کوبنده تعبیه شده و خلاف کوبنده می چرخد.

3) واحد جدا کننده (جدایش) :
همانند روش دستی برداشت محصول پس از عمل کوبیدن، مخلوطی از دانه، کزل ، کلش ، کاه و خرده کاه بر جای می ماند که باید از یکدیگر جدا شوند. این واحد از اعضا زیر ترکیب می یابد.

الف) غربال ها:
قطعات سوراخ دار شیب داری هستند که دو حرکت رفت و برگشتی و بالا و پایین دارند . این طرز حرکت درست شبیه غربال کردن دستی است. حرکت غربال ضمن آنکه مخلوط دانه و مکش را به عقب می راند، آنها را بالا و پاین نیز می اندازد تا دانه بتواند به راحتی از بقیه مواد جدا شود. دانه از سوراخ های غربال ها به پایین، روی واحد تمیز کننده ریخته می شود. اندازه سوراخ غربال ها ممکن است ثابت یا قابل تنظیم باشند.

ب) میل لنگ :
دو حرکت رفت و برگشتی و بالا و پایین غربال ها توسط میل لنگی تولید می گردد که شکل خاصی دارد. میل لنگ ها در یاتاقان های چوبین می گردند. دو میل لنگ در اوایل و اواخر غربال ها نصب می شوند.

ج) کزل گیر :
صفحه ای مورب است که کزل ها ی پایین ریخته از غربال ها را به روی واحد تمیز کننده می نماید.

4) واحد تمیز کننده :
مرحله نهایی جا کردن دانه از بقایا یعنی خرده کاه و کزل می باشد. این واحد شامل قطعات و اندام های زیر است:

الف) الک رویی :
شبیه الک رویی است و همراه آن ولی در جهت مخالف، حرکت رفت و برگشتی دارد. سوراخ های این الک نیز قابل تنظیم هستند.

ب) بادزن یادمنده :
در زیر و کنار الک ها دمنده ای نصب شده است که با وزش باد به زیر الک ها، خرده کاه را جدا کرده و از عقب کمباین بیرون می ریزد. بنابراین اگر به عقب کمباین نگاه کنیم، پس مانده ها از دو قسمت آن بیرون می ریزند. ساقه های خرد شده درشت یا کلش که از روی غربال ها بیرون می ایند و مقدار آن ها زیاد هستند و دوم خرده کاه که ازروی الک ها خارج شده و مقدار آن نسبتاً کم است.

ج) کزل برگردان :
ما مسلماً نمی خواهیم که کزل یعنی قطعات نکوبیده حاوی دانه از کمباین خارج شود بلکه باید جمع آوری شده و برای دوباره کوبیدن برگردانده شود. در زیر و پایین قسمت کمباین دو محفظه وجود دارد که در هر یک وسیله ای برای انتقال وجود دارد، یکی از اینها کزل برگردان است که کزل را به کوبنده بر می گرداند.

واحد ذخیره و تخلیه :
دانه های تمیز را باید پس از پایین ریختن از الک ها از مباین گرفته و در وسایل نقلیه همچون تریلر یا کامیون بارگیری نمود تا از مزرعه به سیلو یا بازار فروش برده شوند. کمباین قدیمی از نوع کیسه ای بودند ولی امروزه بیشتر انباره ای هستند. در نوع قدیمی، محلی برای اتصال 3 گونی وجود داشت. دانه های تمیز بوجاری یا درجه بندی شده طوری که دانه های سالم در یکی، خرد شده و در دومی و کزل را در سومی بارگیری می شدند. در کمباین انباره ای، محفظه ای در بالای کمباین تعبیه شده است که گنجایش 7-1000 کیلوگرم دانه را دارد. دانه تمیز با نقاله از پایین کمباین به این مخزن منتقل می شود. پس از پر شدن مخزن، دانه در تریلر یا کامیون تخلیه می گردد. واحد ذخیره و تخلیه دارای اندام زیر است:
1) بالابر دانه تمیز
2) انباره
3) لوله تخلیه

الف) بالا بر دانه تمیز:
به صورت محفظه ای مکعب مستطیلی و عمودی دیده می شود. نقاله ها از نوع زنجیره ای که پره هایی در فواصل معین روی آن نصب شده اند. پره ها وظیفه انتقال دانه را از واحد تمیز کننده به مخزن به عهده دارند. در بعضی از کمباین ها، این نقاله مارپیچی ( هلیسی) می باشد.

ب) انباره:
مخزنی در بالای کمباین است که به شکل خاصی طراحی شده است. معمولاً نقاله هایی درون آن تعبیه شده اند تا بتوانند دانه را برای تخلیه آماده نمایند.

ج) لوله تخلیه :
لوله ای نسبتاً طویل است که به طور ثابت یا گردان در پهلوی کمباین نصب می شود.